بسم الله الرّحمن الرّحیم

سامانه پرسش و پاسخ - تدبر در قرآن کریم

سلام. خوش آمدید. پیشنهاد می‌شود ابتدا به راهنمای سایت مراجعه کنید.

0 امتیاز
349 بازدید
در سایر زیارت‌ها توسط (12 امتیاز)

سلام

من مدتیه سوالی برام پیش اومده در مورد توسل. اینکه وقتی به برسی ایات قرآن میپردازم میبینم که مشرکین هم قبول داشتند که خدا افریننده این دنیا است (ایه۳۱سوره یونس: قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ) و تمام انها خدا را قبول داشته اند و مشكلشان اين بود كه بت ها يا فرشتگان را وسيله اى براى تقرب به خدا ميدانستند و از انها درخواست ميكردند (سوره زمر ايه٣: وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ) و در جاهاى متعددى از قرآن امده است كه تنها از خدا يارى بجوييد. در دو جا از قرآن كه گفته شده از پيامبر در خواست دعا كردند ميتوان برداشت كرد كه به اين دليل بوده كه چون كارى كه انها كرده بودند (مانند برادران يوسف) باعث ازرده شدن و زيان ديدن ان پيامبر شده بود بايد اوهم خواستش بخشيده شدن اينها باشد تا مورد بخشش قرار گيرند و ايات متعددى كه دلالت بر نگرفتن واسطه بين شخص و خداى خود است و من جايى را از قرآن يا روايات معتبر معصومين نميبينم كه به طور واضح بگويند كه به امامان يا پيامبرانى كه از دنيارفته اند توسل كنيد مثلا اينكه به نسل بعد از حضرت موسى بگويد ميتوانيد از موسى هم بخواهيد و به او توسل كنيد.

بابرسى عادلانه و بيطرف خودم ميبينم كه توسل به امام ها داراى منبع معتبرى نيست چون خدا گفته من كافى هستم و مرا بخوانيد و ما وقتى امامان را ميخوانيم در واقع براى انها( توانايى شنوايى صداى هركس كه اورابخواند) را قاعل شديم كه اين صفت خداست و جايى از قرآن و جود ندارد كه بگويد خدا بعد از از دنيا رفتن امامان و پيامبران به انها اين امكان را ميدهد كه شنواى حاجات ماباشند.

من ميخواستم بدانم نظر شما در اين مورد چيست چون من هرچه قدر بيشتر برسى ميكنم باز هم دليل عقلانى و معتبر توسل پيدا نميكنم

توسط (40 امتیاز)
سلام

سوال شما نیز مدتی است که ذهن ما را درگیر کرده است. از طرفی برخی حدیث ثقلین را که از اعتبار کافی برخوردار است، قبول نمی‌کنند و منظور از واژه‌ی تمسک در حدیث را توسل این‌گونه‌ی ما به ائمه برداشت نمی‌کنند. از استاد ارجمند آقای صبوحی عزیز برای پاسخ به این سوال یاری می‌جوییم.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (1.7k امتیاز)

سلام علیکم

در پاسخ به این سؤال مطالب زیادی را می‌توان مطرح کرد و از زوایای متعددی می‌توان به آن توجه کرد. در حقیقت نمی‌توان در یک پرسش و پاسخ ساده تکلیف این سؤال را روشن کرد؛ بلکه احتیاج به جلسات و گفتگوهای متعددی دارد که اگر ان‌شاءالله عمری باشد و خداوند توفیق دهد، در این باره فتح بابی کنیم و صحبتی داشته باشیم.

توسل به امامان علیهم‌السلام توسل به کسانی است که در پیشگاه خداوند جایگاه حیات ابدی دارند. وقتی شهدا در فرهنگ قرآن، زنده‌اند و نزد خداوند رزق و روزی دارند (وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ - آل‌عمران: 169)، تکلیف انبیا و اولیا علیهم‌السلام به طریق اولی روشن است؛ آن‌ها بالاترین جایگاه و جایگاه حیات ابدی در پیشگاه خداوند دارند و توسل به آنان توسل به کسانی است که شایستگی این توسل و پادرمیانی و دعا و طلب کردن در پیشگاه خداوند را به معنای واقعی کلمه دارند.

بله؛ اگر کسی از خود ایشان طلب کند، این محل بحث است؛ اما وقتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یا امامان معصوم علیهم‌السلام بخواهیم که به‌خاطر آبرویی که در پیشگاه خداوند دارند، برای ما دعا کنند، این مسأله انکارناپذیر است و نه‌تنها مورد نقض قرآن و روایات نیست؛ بلکه مورد توصیه است.

همین آیاتی که خودتان دربارۀ استغفار حضرت یعقوب علیه‌السلام برای فرزندانش اشاره کردید (قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي - یوسف علیه‌السلام: 97-98) یا آیۀ «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (نساء: 64) که به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید: «آن بندگانی که به خود ظلم کردند، اگر به‌سراغ تو بیایند و از خداوند طلب مغفرت کنند و تو نیز برایشان طلب مغفرت کنی، خداوند را تواب و رحیم خواهند یافت»، نشان می‌دهد که قرآن کریم هم با واسطه قرار دادن انبیا و اولیای الهی علیهم‌السلام برای استغفار در درگاه خداوند هیچ مخالفتی ندارد. شاید گفته شود: «مصداق و مورد این آیات، جایی بوده که خود پیامبران مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند». بله؛ اما مسئلۀ آیه این نیست که بروید و از این پیامبران عذرخواهی کنید؛ بلکه می‌فرماید بروید و در پیشگاه این پیامبران از خداوند طلب مغفرت کنید و آن‌ها نیز برای شما طلب مغفرت کنند. این نشان می‌دهد که آن‌ها را واسطه قرار می‌دهیم تا میان ما و خداوند از آبروی خود مایه بگذارند و برای ما طلب مغفرت کنند. البته این طلب مغفرت برای کسی خواهد بود که شایستگی مغفرت داشته باشد؛ وگرنه قرآن کریم به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید که اگر برای منافقان استغفار کنی، خداوند آنان را مورد مغفرت قرار نمی‌دهد؛ زیرا آنان شایستگی مغفرت را ندارند و قوم فاسق هستند: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (توبه: 80).

پس در قرآن کریم آیات فراوانی داریم که از جایگاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امام علیه‌السلام برای طلب مغفرت از پیشگاه خداوند به‌نفع امت و آحاد آن (به شرط صلاحیت و شایستگی) خبر می‌دهد؛ و این خود، معنای توسل است.

البته باز هم در این موضوع نکته‌ها و اشکالاتی را در فرهنگ کنونی می‌بینیم که نمی‌خواهیم همۀ آنان را مورد تأیید قرار دهیم. گاهی اوقات ممکن است افراد بدون در نظر گرفتن بود و نبود این شایستگی، صِرف توسل به امام یا پیامبری را برای بخشیده شدن کافی بدانند؛ که این اشتباه است. گاهی نیز ممکن است به جای اینکه از امام و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بخواهند که برای آن‌ها در پیشگاه خداوند طلب مغفرت کنند، خودِ آنان را مستقل در مغفرت کردن بدانند؛ که این اشتباه و خلاف آن فرهنگ توحیدی قرآن کریم است.

پس جمع‌بندی بنده این شد که طلب مغفرت از خداوند در پیشگاه امامان و پیامبران علیهم‌السلام و درخواست از ایشان که آن‌ها نیز برای ما طلب مغفرت کنند، نه‌تنها اشکالی ندارد؛ بلکه در قرآن کریم و روایات نیز مورد تأیید است.

در پایان نیز این نکته را اضافه کنم که جریان مشرکان که به‌سراغ ملائکةالله یا واسطه‌هایی میان خود و خداوند می‌روند، این‌طور نیست که از آنان بخواهند که آنان نزد خداوند برایشان طلب مغفرت کنند؛ بلکه به این واسطه‌ها استقلال می‌دهند و فرض می‌کنند که آنان بدون اذن خداوند می‌توانند رأساً و مستقیماً انسان را مورد مغفرت قرار بدهند؛ که این خلاف آموزه‌های توحیدی و عین شرک و نادیده گرفتن اذن خداوند است. اذن خداوند در جایی تعلق می‌گیرد که:

  • اولاً آن شخص شفاعت‌کننده و کسی را که به او توسل می‌شود، خداوند تعیین و تثبیت کرده باشد؛ نه اینکه ما از نزد خودمان تراشیده باشیم؛
  • ثانیاً او طبق رضای خداوند، کتاب الله و قانون جزا از پیشگاه خداوند برایمان طلب مغفرت کند؛ نه به‌عنوان پارتی.

برای آنکه این مسئله بهتر درک شود، لطفاً به تدبر در سورۀ مبارک نجم مراجعه کنید؛ ان‌شاءالله مسئله شفاف‌تر خواهد شد.

(صوت و فیلم تدبر در سورۀ مبارک نجم در این صفحه قرار دارد و درسگفتار آن (نسخۀ متنی) در آینده منتشر خواهد شد، ان‌شاءالله).

سؤالات مشابه

سامانه پرسش و پاسخ
به سامانه پرسش و پاسخ تدبر در قرآن کریم خوش آمدید.
این سامانه محلی است برای مطرح کردن پرسش‌های مخاطبان تدبر در قرآن کریم اعم از تدبرآموزان، مربیان و مدرسان تدبر و سایر علاقه‌مندان به مباحث دینی.
پاسخ‌ها توسط حجت الاسلام علی صبوحی طسوجی ارائه می‌شود.

دسته‌بندی‌ها

677 سؤال

669 پاسخ

207 دیدگاه

2.2k کاربر

...