سلام و عرض ادب و وقت بخیر خدمت شما بزرگواران. در خصوص تدبر این سوره و خصوصا این بخش که استاد می فرمایند ابتدای آیه 61 معطوف به همان امر حجاب است و به این دلیل نمی تواند معطوف به ادامه جمله باشد چون منطقی به نظر نمی رسد که خداوند نابینا و لنگ و مریض را ابتدا جدا کرده و سپس با عبارت «و لا علی انفسکم» دوباره به نوعی آن استثنا را بی اثر کند.
عرض بنده این است که این استثنا مربوط به همان خوردن است نه بحث حجاب.
استدلال از روی ظاهر آیات اینکه:
آیه قبل به نوعی تمام شده و کامل به نظر می رسد و عطف دادن آن حتی با عنایت به اینکه این موضوع در سوره های دیگری هم تکرار شده به نظر منطقی نمی رسد. از طرف دیگر، عبارت «لا علی انفسکم» در آیه با حرف عطف «و» به مستثنیات قبلی خود معطوف شده و دلیل ظاهری دیگری است برای در نظر گرفتن همه این موارد با یکدیگر.
در مورد مفهوم آیات:
به نظر حقیر، آنچه نابینا و لنگ و مریض را از عبارت «و لا علی انفسکم» مستثنی می کند، «مطلق بودن» آن ها است. یعنی منظور از کور و لنگ و مریض در آیه احتمالا کور و لنگ و مریض غیرفامیل است. چون آیه کاملا در فضای فامیلی است پس اگر گروهی غیر از فامیل مستثنی شوند غیرمنطقی نیست.
یعنی آیه دارد مجوز می دهد که: بر شما گناهی نیست که از خانه های خودتان و پدران و مادران و برادران و ... بخورید... بر مطلق افراد نابینا و لنگ و مریض (که فامیل شما هم نیستند) هم گناهی نیست که از خانه های مذکور غذا بخورند (البته که درباره اجازه گرفتن برای ورود به خانه که حکم در آیه های قبلی صادر شده و اینجا فقط بحث خوردن پس از ورود به خانه یا در صورت داشتن کلید خانه است).
یعنی مرزبندی مشخصی در آیه بین اهل فامیل و دسته خاصی از دوستان صورت گرفته ولی نابینا و لنگ و مریض به خاطر شرایط خاصی که دارند از این مرزبندی معاف شده اند
الله اعلم...
تشکر از شما بزرگواران و خصوصا جناب استاد صبوحی