با عرض سلام و سپاس محضر قرآن پژوه ارجمند استاد علی صبوحی طسوجی
در مورد آیه ۱۱ سوره حشر (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ). قبل از مهاجرت حضرت رسول به یثرب از یثربیان امی کسانی بودهاند که با اهل کتاب معاهداتی تجاری یا دفاعی یا خویشاوندی سببی یا هرسه را داشتهاند (فرض این موضوع نه تنها محال بلکه بسیار محتمل است). بعد از مهاجرت حضرت رسول به یثرب و ایمان اکثر امیون یثربی این معاهدات همچنان به قوت خویش باقی است. با دستور اخراج کافران اهل کتاب و بخشیدن اموالشان به فقرای مهاجرین مسلمان آن دسته از به ظاهر مسلمانان طرف معاهده با کفار اهل کتاب در قبال معاهدات خود احساس مسوولیت می کنند (به دلیل پیمان امنیتی یا منافع مشترک مادی یا ارتباطات عاطفی ناشی از روابط خانوادگی سببی). این است که در مقابل دستور خداوند جبهه می گیرند و عکس العمل هایی که در آیات ۱۱ به بعد سوره ذکر شده است را از خود نشان می دهند. این احتمال در بررسی آیات ۱۱ تا پایان سیاق اول در نظر گرفته نشده است. عبارت «لإخوانهم الذین کفروا من اهل کتاب» در آیه ۱۱ می تواند اشاره به همین موضوع باشد.
آیا این احتمال از نظر استاد قابل تصور نیست؟اگر نیست چرا؟و اگر هست چرا نباید این احتمال را در جمع بندی سیاق اول سوره نادیده بگیریم؟