بسم الله الرّحمن الرّحیم

سامانه پرسش و پاسخ - تدبر در قرآن کریم

سلام. خوش آمدید. پیشنهاد می‌شود ابتدا به راهنمای سایت مراجعه کنید.

0 امتیاز
619 بازدید
در سوره محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله توسط (584 امتیاز)

آیۀ «فاذا لقیتم الذین کفروا...» (محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: 4) در دعوت به ضرب الرقاب یه بیان خاصی داره. می گه «هروقت باهاشون برخورد کردید...» کجا برخورد کردید؟ به قول علامه در صف جنگ مثلا. خب این جنگ را کی شروع کرده؟ از این عبارت بر نمیاد که جنگ رو مسلمین باید شروع کنند؛ بلکه اتفاقا با توجه به عبارت «حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا» بر میاد، که انگار جنگ رو کفار شروع کردند. اصلا مصداق کاری که برای صد عن سبیل می کنند همین جنگ است. حالا خدا می گه اینها که با جنگ میخان صد عن سبیل کنند، طوری قاطعانه باهاشون بجنگید و اسیر بگیرید، که تسلیم بشند و جنگی که اونها شروع کردند، خاتمه پیدا کنه.

آیات دیگه هم که می گه نرید سراغ سازش هم در همین راستا معنا میشه. به این شکل که اگر اونها جنگ رو شروع کردند، به محض اینکه خاکتون رو آزاد کردید بی خیال نشید و نرید قطع نامه امضا کنید. بلکه اینقدر بجنگید که کارشون تمام بشه. لذا من این آیه را دعوت به یک جنگ جهانی نمی بینمش؛ بلکه قاطعیت مطلق در جهاد دفاعی می بینم.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (1.7k امتیاز)

1. فرض کنیم طبق نظر مرحوم علامه و تأیید شما، از این عبارت نتیجه نمی‌شود که جنگ را مسلمانان شروع کرده باشند؛ در صورتی که سخن شما را بپذیریم، همچنین از آیه برنمی‌آید که جنگ را کفار شروع کرده باشند.

2. همچنین عبارت «حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا» ظهور در این ندارد که جنگ را مسلمانان شروع کرده‌اند یا کفار؛ در هر دو صورت، بالأخره جنگ، پایانی دارد و در جایی سنگینی خود را وامی‌نهد و حکم اسیر گرفتن یا زدن گردن‌ها تمام می‌شود. پس عبارت «حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا» به تناسب هر دو صورت جنگ، قابل توضیح است؛ چه اینکه بنده در کلاس نیز توضیح دادم.

پس مجبوریم این دو استدلال را کنار بگذاریم.

می‌ماند این استدلال که «مصداق کاری که برای صد عن سبیل می کنند همین جنگ است». برای این مطلب، چه دلیلی در سوره وجود دارد؟ قرآن کریم در آیاتی که راجع به قتال دفاعی سخن گفته، فرموده است «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ» (بقره: 190)؛ یعنی بجنگید با کسانی که با شما می‌جنگند؛ یا می‌فرماید بجنگید تا دست از جنگ بردارند؛ اما در این سوره مطلقاً می‌فرماید «صدوا عن سبیل الله» (آیات 1، 32 و 34). نمی‌توانیم برای عنوان مطلقی در یک سوره که خداوند تا پایان سوره هیچ مصداقی برای آن مشخص نفرموده است (حتی قتال)، نمی‌توانیم بگوییم «مصداق آن حتماً قتال است و ما فقط در صورتی می‌توانیم با آنان بجنگیم که با ما جنگیده باشند». پس همین‌که آنان صد عن سبیل الله کنند، کافی است؛ مثلاً اینکه اسلام در کشورشان عرضه شود و آنان جلو اسلام آوردن مردم خودشان در کشورشان را بگیرند، مصداقی از صد عن سبیل الله است.

چه دلیلی دارد که به غیر از قتال، سایر مصادیق صد عن سبیل الله را نفی کنیم و بگوییم مصداقش فقط جهاد دفاعی است؟

از همۀ این‌ها که بگذریم، اگر مجموعۀ آیات سوره را در نظر بگیریم، اتفاقاً شواهدی را بر این می‌یابیم که جهاد مدنظر سوره، «جهاد ابتدایی به دلیل صد عن سبیل الله از سوی کفار» است. البته اگر مصداق صد عن سبیل الله را آغاز جنگ بدانیم، باز هم می‌توان گفت که منظور از آن، جهاد دفاعی است. در کلاس نیز گفتیم که جهاد ابتدایی نیز در حقیقت جهاد دفاعی است؛ زیرا اگر کافران صد عن سبیل الله نکنند، جهادی هم از سوی مسلمانان صورت نمی‌گیرد.

شواهد موجود در سوره به این شرح است:

  1. «ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ» (4)؛ یعنی اگر خاوند می‌خواست، خودش انتقام می‌گرفت؛ اما می‌خواهد شما را امتحان کند. آیا این سخن، در جهاد دفاعی جایی دارد؟ یعنی می‌خواهد بفرماید «وقتی کفار به شما حمله کردند، اگر خداوند می‌خواست، خودش آنان را می‌کشت؛ اما نکشت و خواست امتحانتان کند»؟!!! اگر انسان مشرک هم باشد، جهاد دفاعی بنا بر حکم عقل واجب است. در هیچ جای دنیا نمی‌گویند اگر کسی به شما حمله کرد، بنشین و از خدا بخواه که جلویشان را بگیرد!
  2. خداوند در ادامۀ جملۀ بالا توضیح می‌فرماید کسانی از شما که کشته شوند، اعمالشان گم نمی‌شود: «وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ» (4). این ظهور دارد در اینکه منظور از جهاد، جهاد ابتدایی است.
  3. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ» (7) نیز نشان می‌دهد که منظور جهاد ابتدایی است. در حالی که جهاد دفاعی چیزی نیست که در اینجا مصداق سخن خداوند قرار بگیرد؛ زیرا چنان‌که گفته شد، دفاع از خود ویژۀ مسلمانان نیست. همچنین است آیۀ «ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ» (11).
  4. آیۀ «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا» (10) که نابودی کافران را در طول تاریخ بیان می‌کند.
  5. آیۀ «وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ» (13) نشان می‌دهد که دلیل جنگیدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با آن‌ها اخراج ایشان از دیارشان است؛ یعنی بروید و شهرتان را از آنان پس بگیرید.
  6. آیۀ «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ» (31).
  7. اشاره به بحث کارشکنی‌های کفار نیز نشان می‌دهد منظور جهاد ابتدایی است. در جهاد دفاعی، کارشکنی چه موضوعیتی دارد؟ اینکه خداوند این‌همه توضیح بفرماید تا بحث را به انفاق بکشاند (هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ... وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم - 38) چه معنی دارد؟
  8. ...

بنابراین به نظر حقیر، توضیحاتی که شما فرمودید، فاقد هرگونه دلیل بر دفاعی بودن جهاد در سورۀ محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است و بنا بر آنچه گفت شد، شواهد متعددی بر ابتدایی بودن این جهاد وجود دارد.

سؤالات مشابه

سامانه پرسش و پاسخ
به سامانه پرسش و پاسخ تدبر در قرآن کریم خوش آمدید.
این سامانه محلی است برای مطرح کردن پرسش‌های مخاطبان تدبر در قرآن کریم اعم از تدبرآموزان، مربیان و مدرسان تدبر و سایر علاقه‌مندان به مباحث دینی.
پاسخ‌ها توسط حجت الاسلام علی صبوحی طسوجی ارائه می‌شود.

دسته‌بندی‌ها

677 سؤال

669 پاسخ

207 دیدگاه

2.2k کاربر

...