سلام علیکم
در بحث هدایت، همانطور که مستحضر هستید، دو نوع هدایت مطرح میشود:
- هدایت تکوینی؛
- هدایت تشریعی.
هدایت تکوینی مربوط به همۀ موجودات است و گمراهی و هدایت در این نوع هدایت معنا ندارد. این هدایت را هدایت عامه میگویند. همچنین این هدایت را «رهبری» مینامند؛ نه راهنمایی؛ یعنی در این نوع هدایت، «بد» و «خوب» تعریف نمیشود؛ و به عبارتی در این نوع هدایت، برده میشوند؛ نه راهنمایی. مثالی هم که در این باره میزنند، نطفه است که وقتی وارد جریان زندگی میشود، اختیاری از خود ندارد و نمیتواند مانع رشد خود شود و بایستی به تکامل برسد.
در بحث تکامل هم گفته میشود که هر انسانی دو نوع تکامل دارد:
- تکامل مطلوب و اختیاری که باعث بهشتی شدن انسان میشود؛
- تکامل طبیعی؛ که مربوط به جسم انسان است.
در آیۀ 2 سورۀ مبارک انسان (إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا) خداوند از خلقت انسان صحبت میکند که از مخلوط شدن دو نطفه اتفاق میافتد؛ و میفرماید پس از اینکه این دو مخلوط شدند، آنها را مبتلا میکنیم و سپس سمیع و بصیر میشوند.
سؤال اینجا است که این سمیع و بصیر بودن به چه صورت است؟
- آیا ظاهری است و منظور همین چشم و گوش است؟ در این صورت انسانهایی که نابینا و ناشنوا خلق میشوند، این آیه نسبت به آنها چگونه معنا پیدا میکنند؟
- آیا منظور رشد عقلانی انسان است؟ در این صورت انسانهایی که به دنیا میآیند و از لحاظ رشد عقلی عاجز و فاقد عقل هستند و بهنوعی توان تشخیص حق از باطل را ندارند، آیه برای اینها به چه صورت معنا پیدا میکند؟
چون در آیۀ بعدی خداوند میفرماید: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ؛ ما راه را به آنان نشان دادیم». کسی که دارای عقل نیست، چه راهی به او نشان داده شده؟ کسی که قوۀ بینایی و شنوایی ندارد، این مسئله چگونه برای او معنا مییابد؟ در ادامۀ آیه هم خداوند میفرماید: «إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ میخواهد شکرگزار باشد؛ میخواهد کافر باشد (میخواهد راه راست را انتخاب کند؛ میخواهد نکند)». کسی که عقل ندارد، چگونه میتواند بین شاکر بودن و کافر بودن انتخاب کند؟
لطفاً بر اساس این آیات و بحث هدایت تکوینی و تشریعی و نیز تکامل انسان، بفرمایید چگونه میشود که رشد برخی به تکامل نمیرسد و ناقص خلق میشوند و کسانی که ناقص خلق میشوند، چطور راه به آنان نشان داده میشود؟