سلام علیکم
ببینید «فلاح» در برابر «شقاوت» است. چطور میشود انسانهایی به فلاح میرسند و انسانهایی گرفتار شقاوت میشوند؟ آیات بعدی میگوید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا» (اعلی: 16)؛ یعنی انتخاب و ترجیح دنیا باعث شقاوت است. پس چه چیز باعث فلاح است؟ این سؤال ما است. وقتی به این آیه میرسیم که میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ» (اعلی: 14-15) میبینیم تزکیه (پاکیزه شدن) راه سعادت است. پس پاکیزگی در مقابل دنیاطلبی است. حال سؤال بعدی این است: «چطور به پاکیزگی برسیم؟ چطور از دنیاطلبی نجات پیدا کنیم؟» میگوید: «راهش نماز و ذکر خدا است».
یعنی این قاعده، بیشتر یک قاعدۀ عقلی است تا یک قاعدهای که آن را از لفظ استفاده کرده باشیم. البته منظورم این نیست که کل مطلب، عقلی است؛ مطلب که قرآنی است؛ اما اینکه واو و فاء را اشاره کردید، بله؛ فاء نداریم تا از آن نتیجه بگیریم که فلانچیز راه فلانچیز است؛ واو داریم؛ اما از نظر نسبت عقلی، اینها نسبت اینچنینی با یکدیگر دارند؛ یعنی نماز، مقدمۀ تزکیه و تزکیه راه فلاح است. آنچه من از سوره فهمیدم، این بوده است.