بسم الله الرّحمن الرّحیم

سامانه پرسش و پاسخ - تدبر در قرآن کریم

سلام. خوش آمدید. پیشنهاد می‌شود ابتدا به راهنمای سایت مراجعه کنید.

0 امتیاز
175 بازدید
در سوره ضحی توسط (141 امتیاز)

بسط دستورها و هدایت‌های قرآن از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به مؤمنان چه شرایطی دارد؟ برای مثال چه شرایطی در سورۀ ضحی وجود دارد که باعث می‌شود از بحث انقطاع وحی در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به بحث حالت قبض روح مؤمن منتقل بشویم؟ به بیان روشن‌تر چطور می‌توان فهمید معنایی که یک سوره ذکر کرده، اختصاص به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم دارد یا خیر. همچنین این سؤال در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم و جانشینان ایشان نیز مطرح است.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (1.7k امتیاز)
انتخاب‌شده توسط
 
بهترین پاسخ

دربارۀ بسط دستورها و هدایت‌های قرآن از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به مؤمنان یا از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به جانشینان ایشان، تابع قرائنی هستیم که در خود آیات و سوره دیده می‌شود:

  • گاهی در آیات، قرینه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد مبحث مورد نظر، کاملاً اختصاصی است و بسط‌پذیر نیست؛ مثلاً ماجرای معراج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم که در سورۀ مبارک نجم به آن اشاره شده، از قرائن و محتوای آن نتیجه می‌شود که در حال توصیف یکی از صحنه‌های ملاقات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با حضرت حق و نحوۀ وحی شدن قرآن به ایشان است؛ و می‌دانیم که وحی شدن قرآن، اختصاص به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم دارد و چنین چیزی به هیچ عنوان بسط‌پذیر نیست. اما در جای دیگری پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم را مخاطب قرار می‌دهد که در برابر کافران صبر کند. خب این اختصاص به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم ندارد و صبر کردن، مختص ایشان نیست؛ بلکه همۀ مؤمنان و همۀ جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم باید صبر کنند.

پس پس این مسئله به‌طور کلی تابع قرائن موجود در کلام است و اگر در کلام، قرینه‌هایی حاکی از اختصاص داشتن محتوا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم داشت، در ایشان محدود می‌ماند؛ در غیر این صورت، امکان توسعه وجود دارد.

  • گاهی قرینه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد شخصیت حقوقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم مخاطب است، نه شخصیت حقیقی ایشان؛ یعنی در آنجا اگرچه دستور آیه شامل مؤمنان نیست؛ اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به عنوان شخصیت حقوقی مطرح است؛ مثلاً در سورۀ حجرات که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ» (حجرات: 1) (در مقابل خداوند و پیامبر پیشی نگیرید) منظور، شخصیت حقوقی است. یا در آنجا که می‌فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ» (بدانید که رسول خدا در میان شما است. اگر در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند، به دشواری می‌افتید)، آیا پس از رحلت ایشان، این آیه از کارآمدی خارج می‌شود؟ خیر؛ در اینجا نیز شخصیت حقوقی ایشان مد نظر است. در این موارد، حکم را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به جانشینان برحق ایشان؛ یعنی امامان علیهم‌السلام تعمیم می‌دهیم و در دوران غیبت با توضیحات و تکمله‌هایی به فقیه جامع الشرایط تعمیم می‌دهیم.
  • گاهی قرینه‌ای که نشان دهد شخصیت حقیقی ایشان مطرح است، وجود ندارد؛ قرینه‌ای هم که نشان دهد شخصیت حقوقی ایشان مطرح است، وجود ندارد. در اینجا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به عنوان یک انسان مؤمن مخاطب قرار گرفته‌اند؛ که در اینجا می‌توانیم مسئله را حتی به مؤمنان هم تعمیم دهیم؛ چنان‌که در سورۀ مزّمّل می‌بینیم خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را خطاب قرار داده و به نماز شب موظف کرده است؛ اما مؤمنان در این باره از حضرت پیروی کرده‌اند و خداوند در آیۀ 20 همین سوره، نه تنها مؤمنان را به خاطر این کار توبیخ نمی‌کند؛ بلکه به نحوی این همراهی را ستایش می‌کند. در آنجا مؤمنان فهمیده‌اند که این مسئله اختصاص به شخصیت حقیقی یا حقوقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم ندارد؛ بلکه این‌ها هم می‌توانند با خواندن نماز شب، ظرفیت وجودی خود را توسعه دهند.

علاوه بر این، این توضیح کلی را نیز بدهم که توسعه دادن در معنا بحثی است و درس گرفتن و اخذ پیام، بحثی دیگر است. یک وقت می‌خوهیم سورۀ ضحی را در معنا به جانشینان ایشان یا از جانشینان ایشان به مؤمنان توسعه دهیم (که البته در این سوره این کار را نمی‌کنیم)؛ یک وقت هم می‌خواهیم از این سوره درس بگیریم. این سوره خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم است؛ در شرایط انقطاع وحی، با ابشان صحبت کرد و مانع از این شد که حضرت به‌خاطر انقطاع وحی، به رکود دچار شود؛ و ما هم نمی‌خواهیم این مسئله را به جانشینان ایشان یا مؤمنان تعمیم دهیم؛ اما آیا از این سوره نمی‌توانیم درسی بگیریم؟ مثلاً اگر روزی حس کردم لطف خداوند به من کم شده، آیا می‌توانم با الگوبرداری از این سوره، به الطاف الهی توجه کنم و به وظایف خود عمل کنم؟ چون به هر صورت کارهایی که خداوند انجام می‌دهد، تابع سنت‌ها و قوانینی است که وضع فرموده است. لذا در اینجا به نظر می‌رسد که این درس گرفتن، بلامانع است و از باب توسعه نیست. لذا این را نیز باید در کنار مطالب گذشته به آن توجه کرد.

سامانه پرسش و پاسخ
به سامانه پرسش و پاسخ تدبر در قرآن کریم خوش آمدید.
این سامانه محلی است برای مطرح کردن پرسش‌های مخاطبان تدبر در قرآن کریم اعم از تدبرآموزان، مربیان و مدرسان تدبر و سایر علاقه‌مندان به مباحث دینی.
پاسخ‌ها توسط حجت الاسلام علی صبوحی طسوجی ارائه می‌شود.

دسته‌بندی‌ها

677 سؤال

669 پاسخ

207 دیدگاه

2.2k کاربر

...