من فکر میکنم اگر توصیۀ قرآن کریم مبنی بر «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» (مزمل: 20) مد نظر همۀ ما باشد و سعی کنیم در هر فرصت مقتضی، قرآن کریم را در مقابل خود باز کنیم و با توجه به معنا قرائت کنیم، بهترین حالت ارتباط با قرآن است؛ البته شاخصهای کمّی و کیفی متنوعی در روایات ما نسبت به حجم قرآن خواندن، سورههای مورد توجه در ایام مشخص و امثال آنها وجود دارد؛ که جا دارد با توجه به آنها شاخصهای کمّی و کیفی بیان شود (مطلع هستم که در گذشته تحقیقی در این باب از سوی دفتر تبلیغات اسلامی انجام شده؛ هرچند نمیدانم نتایج آن منتشر شده است یا خیر).
اما اینکه مفرداتخوانی قرآن یا تلخیص ترجمۀ مفردات یا امثال آن را جایگزین انس با قرآن در مقاطع و اماکن مختلف قرار دهیم، من چندان با این مطلب موافق نیستم؛ هرچند مخالف هم نیستم. ممکن است برای شما نتایج خوبی داشته و ایرادی هم ندارد که این مطالعه را انجام دهید؛ اما حتماً جای خود قران و قرآنخواندن را نمیگیرد. مفردات، کلمات، ترجمهها، همگی عصایی هستند تا بتوانیم از محضر قرآن بهره ببریم و باید سعی کنیم ارتباطمان با قرآن، آنطور که شایسته است، برقرار شود.
بنده تدبر در قرآن و انس با قرآن از طریق ترجمههای تدبری قرآن کریم را راه مناسبتری میدانم.
انشاءالله موفق و مؤید باشید. ممنون از اینکه ما را دعا میفرمایید.