برخی مسائل، از محکمات هستند؛ یعنی موضوعاتی هستند که روشناند و شکی در حکم آنها نیست. پاسخ سؤال شما را با ذکر مثال میدهم: اصل این دستور علمی که «باید نماز را اقامه کرد» حتماً از قرآن استفاده میشود، چون امر محکمی است و نیازمند تفسیر و تبیین نیست. این، نیازی به روایت ندارد؛ اما چگونگی اقامۀ نماز، تعداد رکعات، واجبات نماز، مکروهات آن، مستحبات آن، مبطلات آن و سایر جزئیات مرتبط با کیفیت اقامۀ نماز، حتماً نیازمند تبیین روایی است. ما اصول اساسی رفتار را از قرآن کریم استفاده میکنیم و چگونگی محقق کردن آن اصول اساسی را از روایات دریافت میکنیم. اصل قتال با کفار، اصل زکات، اصل روزه، اصل حج، اصل انفاق، اصل امر به معروف، اصل نهی از منکر و... نیز به همین شکل هستند.
پس به شکل کلی، آنچه را قرآن کریم به صراحت بیان فرموده، و محکم تثبیت کرده، از قرآن استفاده میکنیم و در حوزۀ آییننامه (تبیین و تفسیر جزئیات و توصیفات) از روایات بهره میبریم.