گناه پدر در صورتی که در نماز سهلانگاری کرده باشد، متوجه خودش است و اگر توبه کرده باشد، خدا انشاءالله توبۀ او را پذیرفته و اگر توبه نکرده باشد، باید خودش تاوان سهلانگاری در نماز را پس بدهد؛ و اینکه نمار پدر بر گردن پسر بزرگتر باقی میماند، این، تکلیفی است که متوجه پسر است؛ که اگر پسر در این تکلیف کوتاهی کند، خود پسر است که گناهکار است؛ یعنی این مسأله از باب حمل گناه پدر نیست؛ بلکه یک تکلیف الهی است؛ از نظر عالم تکوین، خدایی که عالم به خفیات و غیب است، میداند که اگر پدری نماز قضایی دارد، این نماز قضا برای پسر بزرگتر او هم آثار و عواقب و نتایجی دارد؛ لذا خود پسر مکلّف میشود که نماز قضای پدر را بخواند و بدین وسیله به خودش خدمتی کرده باشد.
حال اینکه خدا از عمل پسر، خیراتی به پدر برساند، بهطور کلی در فرهنگ قرآن پذیرفته است. قرآن کریم میفرماید «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا ﴿الكهف: ٤٦﴾؛ مال و فرزند، زینت حیات دنیا است، و باقیات صالحات، بهتر است»؛ یعنی میشود که مال و بنون، برای انسان باقیات صالحات شود. اگر پسری مؤمن و خداجو باشد و باتقوا باشد و پدرش در این تربیت، سهم و نقشی داشته باشد، به هر حال از اعمال خوب پسر به پدر، خیر و برکاتی میرسد و این از باب حمل گناه دیگران نیست.