سلام و عرض ادب
وقتتون بخیر استاد گرامی
در مورد یک قسمتی از صحبتهای شما در جلسات اولیه سوره فسطاط، سوالی برایم پیش اومد.
برداشت من این بود که شما فرمودید، چون زمین در قرآن مورد توجه ویژه هست، میتوان گفت مرکز جهان است و اینکه امروزه در علم نجوم به زمین به عنوان یک سیاره عادی توجه میشود، میتواند یک دروغ علمی باشد و زمین باید جایگاه ویژهای در میان کیهان داشته باشد. آیا این برداشت من از صحبت شما درست است؟
در این صورت، ادعای کلامیون و فلاسفه چه میشود؟ آنها میگویند زمین جایگاه ویژهای ندارد و این امکان عقلی وجود دارد که صدها کره دیگر مانند زمین وجود داشته باشد و نیز ممکن است که نوع انسان در یک سیاره دیگر وجود داشته باشد.
از طرفی، اگر سخن شما را در مورد خاص بودن کره زمین و نوع بشر بپذیریم، که البته براساس آیات قرآن قابل پذیرش هم است، در این صورت میتوان گفت، خاص بودن کره زمین در عالم معنا و حتی در عالم تکوین، دلیلی بر مرکزیت آن در کیهان و دلیلی بر خاص بودن آن از نظر جایگاه فیزیکی ندارد. چون نوع بشر هم یک مخلوق خاص و ویژه خداوند است، اما در بسیاری از جنبههای جسمانی و فیزیکی از حیوانات ضعیفتر است، مانند حس بویایی، چشایی، بینایی و .... ، منظورم این است که ولو انسان مخلوق برتر است ولی برتری فیزیکی در میان موجودات ندارد. پس اگر کره زمین هم مخلوق خاص و ویژه باشد، دلیل کافی بر این نیست که مرکز کیهان باشد.