با توجه به حدیث زیر، وقتی عذاب الهی برای قومی میرسد، گنهکارانی که حجت بر آنها تمام شده، بر اساس عذاب خدا از دنیا میروند و راهی جهنم میشوند، اما کودکان و افراد نابالغی که مستحق عذاب الهی نیستند، به اجلشان از دنیا میروند؛ و در واقع این مرگ، برای آنها مصداق عذاب محسوب نمیشود:
عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ عُزَیرٌ یَا رَبِّ إِنِّی نَظَرتُ فِی جَمِیعِ أُمُورِكَ وَ أَحكَامِهَا فَعَرَفتُ عَدلَكَ بِعَقلِی وَ بَقِیَ بَابٌ لَم أَعرِفهُ إِنَّكَ تَسخَط عَلَی أَهلِ البَلِیَّةِ فَتَعُمُّهُم بِعَذَابِكَ وَ فِیهِمُ الأَطفَالُ فَأَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی أَن یَخرُجَ إِلَی البَرِیَّةِ وَ كَانَ الحَرُّ شَدِیداً فَرَأَی شَجَرَةً فَاستَظَلَّ بِهَا وَ نَامَ فَجَاءَت نَملَةً فَقَرَصَتهُ فَدَلَكَ الأَرضَ بِرِجلَیهِ فَقَتَلَ مِنَ النَّملِ كَثِیراً فَعَرَفَ أَنَّهُ مَثَلٌ ضَرَبَ لَهُ فَقِیلَ یَا عُزَیرُ إِنَّ القَومَ إِذَا استَحَقُّوا عَذَابِی قَدَّرتُ نُزُولَهُ عِندَ انقِضَاءِ آجَالِ الأَطفَالِ فَمَاتُوا أُولَئِكَ بِآجَالِهِم وَ هَلَكَ هَؤُلَاءِ بِعَذَابِی.(النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین (للجزائری)، ص: 428)
عُزَیر به درگاه الهی عرضه داشت: «پروردگارا، من در همۀ امور آفرینش تو و احكام دین تو نظر كردم و با عقل خود عدل تو را شناختم، فقط یك مطلب باقی مانده كه آن را نمیفهمم؛ چرا وقتی بر اهل شهری غضب میكنی، همۀ آنها حتّی كودكان را مشمول عذاب میگردانی؟» خداوند برای فهماندن مطلب، به او فرمان داد تا بهسوی بیابان رود. چون گرما زیاد بود، عزیر در سایۀ درختی آرام گرفت و به خواب رفت. مورچهای او را گزید. او پای خود را بلند كرد و تعداد زیادی مورچه را به قتل رسانید. آن وقت متوجّه شد كه خداوند این مسأله را برای تفهیم مطلب به او پیش آورده است؛ و به او وحی شد: «ای عزیر، وقتی مردمی سزاوار عذاب من میگردند، نزول عذاب را با اجل اطفال تقدیر میكنم، پس گنهكاران به واسطۀ عذاب هلاك میشوند، امّا بیگناهان و كودكان به اجل طبیعی خود میمیرند.(ترجمه: فاطمه مشایخ)