فعل ماضی در چنین مواردی برای دلالت در ثبوت به کار میرود. چون اصل اراده در گذشته اتفاق افتاده و ثابت شده، همین کافی است که برای آن فعل ماضی به کار رود؛ هرچند مصادیق آن در طول زمان، جریان و سریان داشته باشد.
از شواهد استفادۀ فعل ماضی برای بیان ثبوت و محققالوقوع بودن یک حادثه، آیۀ «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُم مِنَ الأَجداثِ إِلى رَبِّهِم يَنسِلُونَ» (یس/51) است. آلوسی ذیل جملۀ «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ» میگوید استفاده از فعل ماضی در این جمله به دلیل محقَّقالوقوع بودن نفخ صور است: «و صيغة الماضي للدلالة على تحقق الوقوع» (آلوسى، محمود بن عبدالله؛ روح المعانی؛ بیروت، دار الكتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، 1415ق).