مسئلۀ قصاص داشتن یا قصاص نداشتن قتل فرزند، هیچ ارتباطی با گناه بودن یا گناه نبودن آن ندارد. قتل یک انسان -حتی اگر او فرزند قاتل باشد- بزرگترین یا حداقل یکی از بزرگترین گناهانی است که ممکن است کسی مرتکب آن شود؛ و برای این کار، مجازات بسیار سنگینی در پیشگاه پروردگار در نظر گرفته شده است و خدا در قرآن فرموده که هرکس انسانی را عمداً بکشد، جزای او این است که در جهنم، جاودانه شود: «وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا» ﴿النساء: ٩٣﴾. جز به حکم الهی و جز بهعنوان اجرای حدود الهی، کسی حق ریختن خون هیچ انسان دیگری را ندارد. حکم الهی هم فقط در موارد خاصی صادر میشود: یا در جنگ بین مسلمین و کفار یا در اجرای حکم قصاص یا حکم «مفسد فی الارض» و امثال ابنها است. هیچ پدری به هیچ عنوان حق ندارد از سوی خود برای قتل فرزندش حکم صادر کند و او را بکشد.
حال اینکه اگر کسی این گناه بزرگ و کبیره را مرتکب شد، آیا حکم او قصاص است یا خیر؛ این مسئله تابع قوانین حقوقی اسلام است. چون پدر، خود، ولی دم محسوب میشود، اگر فرزندی که کشته شده است، اولیاء دمی غیر از پدر (مثلاً همسر یا فرزندانی) نداشته باشد، در این موارد ممکن است حکم قصاص ثابت نشود؛ اما مجازات اسلامی بهخاطر این جنایتی که آن پدر انجام داده، در جای خود محفوظ است و برای او در نظر گرفته میشود. مسئلۀ اجرا کردن یا اجرا نکردن حکم قصاص در دنیا مربوط به احکام حقوقی این دنیا است و در آخرت، فرقی بین این قتل و قتل دیگر نیست؛ بلکه این قتل در پیشگاه خدا بسی زشتتر و گناه آن بزرگتر باشد؛ البته این را هم خدا، خود، بهتر میداند و من نمیخواهم در این باره قضاوت کنم؛ اما چنین قتل قساوتمندانهای که اینها انجام دادهاند، در پیشگاه خداوند، جزای بسیار بسیار سنگینی دارد.
از خداوند میخواهیم که همۀ ما را از تبعات پیروی از نفس اماره و غلبۀ شیطان لعین در امان نگه دارد و همۀ پدرها و مادرها و فرزندان را در امان نگه دارد.