بسم الله الرّحمن الرّحیم

سامانه پرسش و پاسخ - تدبر در قرآن کریم

سلام. خوش آمدید. پیشنهاد می‌شود ابتدا به راهنمای سایت مراجعه کنید.

0 امتیاز
165 بازدید
در سوره نساء توسط (586 امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

متشکرم که با وجود مشغله زیادی که دارید وقت می گذارید و درخواست من را می خوانید

استاد بزرگوار
من با گروهی نوجوان ۱۴ تا ۱۸ سال سروکار دارم و مباحث روانشناسی و مسائلی که فکر می کنم نیاز هست بدانند با آنها مطرح می کنم.

حقیقتاً چند جلسه ای است که بچه ها من وارد این چالش کرده اند که چرا در قرآن به موضوعاتی چون "الرجال قوامون علی النساء" یا "اجازه زدن زن" یا حکم ارث (که قابل توجیه است) و یا اینکه شهادت ۲ زن برابری می کند با شهادت ۱ مرد، در قرآن آمده است ، که باعث شده فضای تبعیض و زیر دست بودن یا سوء استفاده از زن را ایجاد کرده.

من در توجیه این آیات برای خانم هایی که ازدواج کرده اند مطالبی را می گویم که اکثرا می پذیرند (مگر آنهایی که همسران خودرای دارند)، اما از بیان تدبری این آیات برای دختران عاجزم.

مطمئنا از شرایط کنونی که اکثر جوانان و نوجوانان ما با آن دست و پنجه نرم می کنند از جمله بی نمازی، بی اعتقادی و درد دیگر این که عده زیادی از دختران ما داشتن روابط آزاد و چت با نامحرم را برای خود عیب نمی دانند و این موضوع به سمت عادی انگاری پیش رفته مطلع هستید، که متاسفانه در خانواده های مقید هم بسیار دیده می شود.

واقعا در حق من لطف می کنید اگر راهنمایی و کمک بفرمایید.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (1.7k امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمة الله

ببینید تک تک این شبهاتی که مطرح فرمودید و نوجوان ها و جوان ها در کلاس ها بیان می کنند، جواب دارد و من هم در اینجا به شکل کوتاه به این شبهات پاسخ خواهم داد؛ ولی مسئله اینجاست که شما باید مدیریت کار با نوجوان و جوان را در حوزه کار قرآنی و فرهنگی طوری به دست بگیرید تا اول زیرساخت‌ها ساخته شود. البته قبول دارم که گاهی تا به شبهاتشان جواب ندهید نوبت به اصلاح زیرساخت‌ها نمی‌رسد؛ اما سمت و سوی مدیریتی نیز بسیار مهم است. شما نباید دستپاچه شوید و خودتان را ببازید؛ بلکه باید خیلی مسلط و آرام بگویید: «بچه های عزیزم، تمام این شبهات پاسخ دارد؛ اما لطفاً سعی کنید از پایه شروع کنید. خیلی از زیرساخت‌ها وقتی که روشن شود، پاسخ این سؤال‌ها نیز برای شما روشن می‌شود».

اما پاسخ کوتاه به سوالاتی که مطرح فرمودید

  • عبارت الرجال قوامون علی النساء با توجه به سیاق و ادامه مباحث آن به معنی مدیریت مالی مرد در زندگی است؛ به این معنا که پس از تشکیل خانواده، مسئولیت مالی خانواده و تامین خانواده و نفقه همسر و فرزندان بر عهده مرد است و همین مدیریت مالی باعث می‌شود که خداوند بفرماید الرجال قوامون علی النساء. در مقابل این مسئولیتی که به مرد داده شده، مسئولیت فرزندآوری و تربیت فرزندان و مدیریت داخلی خانواده به خانم سپرده شده است؛ بنابراین در اینجا هیچ نوع تبعیضی وجود ندارد؛ بلکه تقسیم مسئولیت بر حسب توانمندی ها و ظرفیت‌های طبیعی آفرینش زن و مرد است.

اما درباره اجازه زدن همسر؛این سؤال را در دو قسمت پاسخ می‌دهم:

  1. در صورت پذیرفتن اینکه معنای آیه «زدن همسر» باشد. معمولاً معنای مشهوری که از این آیه می‌شود نیز همین است. در این باره باید گفت اولاً اجازۀ زدن برای وقتی است که زن از انجام وظیفۀ همسری سر باز می‌زند (نصیحت او و قهر کردن با او فایده نداشته و پس از آن نوبت به زدن رسیده است)؛ ثانیاً این زدن، اصلاً زدن با شلاق و... یا زدنی که آسیب جدی به او بزند، نیست؛ بلکه در تفسیر آیه و در حکم فقهی که از این آیه استفاده شده، فقها اتفاق نظر دارند که هیچ شوهری حق کتک زدن همسرش را به‌گونه‌ای که بدن او قرمز یا کبود شود و آسیبی به او برسد، ندارد. این زدن، نوعی لمس همسر است به‌همراه تقاضای قاطعانه تا به خواستۀ شوهرش در مسئله‌ای که واجب است اطاعت کند، تن دهد. من در این پاسخ، حیا می‌کنم از اینکه آثار روانی خاص این برخورد را بگویم. بعضی خانم‌ها به‌گونه‌ای هستند که تا وقتی اصرار قاطعانه‌ای از سوی همسرشان وجود نداشته باشد، به لحاظ روحی آمادگی تمکین همسر را پیدا نمی‌کنند. بنابراین تحلیل مسئلۀ زدن، در این حالت، چنین است.
  2. درصورتی‌که نپذیریم منظور از «ضرب» در آیه، لزوماً «کتک زدن» باشد. در عربی واژۀ «ضرب» به معانی مختلفی به کار می‌رود؛ مثلاً:
    1. در قرآن برای «خواباندن» به کار رفته است: «فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا» (کهف: 11)؛ یعنی ما چندین سال در غار آرام‌آرام روی گوش آن‌ها زدیم و آن‌ها را خواباندیم (چیزی شبیه لالایی گفتن)؛ مانند مادری که دستش را روی گوش بچه می‌گذارد و برمی‌دارد تا بچه بخوابد. پس «ضرب» همیشه به معنای زدن با شدت و حدت نیست.
    2. یکی دیگر از معانی ضرب «ضِراب» است. در عربی «ضِراب الفَحل» کاربرد دارد؛ که به معنای روبرو کردن حیوان نر با حیوان ماده برای آمیزش است. پس اینکه خداوند می‌فرماید: «اول با آن‌ها صحبت کنید تا راضی شوند؛ اگر نشد، قهر کنید تا راضی شوند؛ و اگر نشد، اضربوهن» این ضرب می‌تواند به معنای ضراب باشد؛ یعنی چه بپذیرد و چه نپذیرد، همسر تو است و تو شرعا و قانوناً می‌توانی با او نزدیکی داشته باشی. پس به این معنا نیز توجه بفرمایید.
  • اما درباره حکم ارث. این که ارث پسر دو برابر دختر است بازهم به معنای تبعیض نیست. قوانین در جامعه مانند قطعات پازل مکمل یکدیگر هستند. در فرهنگ اسلام هزینه خانواده بر دوش مرد گذاشته شده است؛ یعنی کلیتی که اسلام به آن راضی است، آن است که مردان متکفل امور اقتصادی خانواده باشند و چنین وظیفه ای بر عهده زن نیست؛ لذا به طور کلی قانون ارث طوری تنظیم شده است که مردان که متکفل امور اقتصادی خانواده هستند، توانایی اقتصادی‌شان در ارث بردن بیشتر شود. این امری کاملا طبیعی روشن و موجه است. بله ممکن است موارد استثنا نیز داشته باشد؛ اما هیچگاه در قانون استثنائات را نمی‌توان لحاظ کرد. قانون برای مصلحت کل جامعه طراحی می شود نه برای موارد استثناء؛ و باید رعایت شود تا این مصلحت کل به دست آید؛ البته این چیزی است که به ذهن ما می رسد چه بسا نکات و دلایل دیگری هم پشت این حکم و قانون باشد.
  • اما اینکه شهادت دو زن برابری میکند با شهادت یک مرد به این خاطر است که در بانوان برای اینکه بتوانند شوهرداری و تربیت فرزند که مهمترین مسئولیت تربیتی جامعه ما هست را انجام دهند، خداوند قوه احساس را در آن ها قوی تر از مردان قرار داده است. این قوی‌تر بودن قوه احساس می‌تواند باعث غلبه احساس بر عقل در موقعیتهایی شود. به همین خاطر خداوند شهادت زنان را از نظر پذیرش حقوقی معادل شهادت یک مرد قرار داده است تا اگر احساس باعث شده بود که این زن شهادت ناحقی را در محکمه بدهد، حضور زن دیگری در کنار او باعث شود که راحت‌تر این احساس را کنترل کند. در حقیقت این قانون حمایتی از زنان است تا خدای نکرده به خاطر احساس سرشار و پر از خیر و برکت شان گرفتار شهادت ناحق نشوند از این حمایت خداوند از زنان است نه تحقیر زنان

البته همانطور که قبلاً هم خدمتتان عرض کردم ما به هر حال در پاسخ به این سوالات به بیان موجز اکتفا کردیم و اصل مسئله تربیت دینی از اینجا شروع نمیشود؛ بلکه اول باید باورها اصلاح شود سپس اصول رفتاری اصلاح شود تا نوبت به این ریزه‌کاری‌های حقوقی برسد. متاسفانه بدخواهان برای آنکه ذهن فرزندان ما را نسبت به دین بدبین کنند، آنها را اول با چالش‌های فکری و رفتاری مواجه می کنند و سعی می کنند به این شکل آنان را نسبت به دین بدبین کنند. این خیانتی است که آنها در حق دین انجام میدهند. ما باید حواسمان به این توطئه نیز باشد و در زمین آنها بازی نکن نکنیم و فرزندانمان را به سادگی از آنها عبور دهیم و پاسخ را به شکل اجمالی به آنها بدهیم سپس آنها را به سمت اصل مطالب سوق دهیم تا در آینده خودشان به ظرفیت درک این احکام و قوانین خواهند برسند.

سؤالات مشابه

سامانه پرسش و پاسخ
به سامانه پرسش و پاسخ تدبر در قرآن کریم خوش آمدید.
این سامانه محلی است برای مطرح کردن پرسش‌های مخاطبان تدبر در قرآن کریم اعم از تدبرآموزان، مربیان و مدرسان تدبر و سایر علاقه‌مندان به مباحث دینی.
پاسخ‌ها توسط حجت الاسلام علی صبوحی طسوجی ارائه می‌شود.

دسته‌بندی‌ها

678 سؤال

670 پاسخ

208 دیدگاه

2.2k کاربر

...